من یه شیر ماده ام ولی...

ساخت وبلاگ

تاخ تاخ تاخ ..صدای چاقو که میخوره به تخته ی زیر دستم و کاهو ها که ریز میشن برای سالاد. شبه ! دیره! 

شیر نر وقتی میخواد قلمروشو مشخص کنه همه جا رو نشونه گذاری میکنه.

تنها نور روشن خونه ، نور آشپزخونه س . 

کاهو ها رو میریزم تو ظرف . حالا نوبت هویج هاس که رنده شن...خرچ خرچ خرچ خررچ...  

وقتی شیر نر قلمروشو مشخص کرد مهم نیس دلیلت چیه ،مهم اینه که حق نداری پا تو قلمروش بذاری .

هرچقدر دوست داری اون بیرون بمون. همه چیز خوبه تا وقتی اون ور مرزی . اوضاع وقتی بیریخت میشه که بیای تو...

بعد نوبت کلم میشه . از کلم بد میاد ...اوووم یا حداقل خوشم نمیاد. کلم ها رو تندتر خورد میکنم ...

گفتم شبه؟ سرماخوردم .

اما مشکل نه تو سرماخوردگیه ، نه شب و نه حتی کلم ! من نر نیستم ، ماده ام . اما پا تو قلمرو م گذاشتند . مهم نیس دلیلش نحوه ی پختن گوشت باشه یا چی ... مهم اینه که پا تو قلمروم نباید بذارن ... ! نباید. 

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 173 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 9:01