خب آدم خودش هم باید دقت کنه ^_^

ساخت وبلاگ

ساعت سه شب

- عماد پاشو قرصتو بخور  .عماد خوابیده بود روی کاناپه . چشاش رو چند بار باز و بسته کرد و پرسید ساعت چنده؟

- سه . ورق قرصشودادم دستش . نشست . قبل از اینکه قرص رو از پوشش دربیاره درست مثل کسی که یهو متوجه چیزی شده باشه گفت این چیه؟  من همونجوری که سرپا ایستاده بودم گفتم خب معلومه لووکسین...هنوز جمله م کامل تموم نشده بود که "هر دوازده ساعت یکبار "رو برگه دیدم . خم شدم

- چی؟ متوکلوپرامید؟

عماد زل زد تو چشام

+ دیشب هم  همینودادی ؟

من از خنده پخش شدم روی عماد

-حالا این قرصه چی هس؟ خب تقصیر من نیس رنگشون عین هم بود

+ضد تهوع

- بمیرم برات میگم امروز چرا اینقدر میخوابی :)))

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 174 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 9:01