شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردن است

ساخت وبلاگ

هنوز چند دقیقه ایی تا نیمه شب مانده 

عماد  دراز کشیده است روی مبل و من در فضای نیمه تاریک خانه فکر میکنم به زنگی به روزهای آتی به مسئولیتهایی که یکی پس از دیگری گذاشته میشود روی دوشم و واقعا در این بهبوهه همین چند واحد درسی امانم را بریده است .

نعناع دم میکنم برای خودم و عماد مینشینم کنارش عماد هنوز سرش توی گوشیست که متوجه ام میشود . نیم خیز میشود مرا خم میکند سمت خودش بی هیچ دلیلی پیشانی ام را میبوسد 


زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 152 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 15:53