روزمرگی های یک وفا۱۲

ساخت وبلاگ

من آخر هفته رو با تموم کردن یه تابلو مزخرف و شروع یه تابلو جدید و بزرگ ، گذروندم . اینکه مجبور شدم رنگ روغن رو هم بلاخره یادبگیرم میفهمیم که حتی تو اختیار هم اجبار هست! اما آبرنگ همیشه اون فیوریتیه که جاش رو حتی به سیب زمینی پنیری هم نمیدم ! 

بعد کندن برگ‌های زرد گل های گلدونای تو بالکن  و سم پاشی و آبیاری و اینا کم کم فکر میکنم چرا ریحون و اینا نکارم ؟ 

اینکه هنوز منابع ارشد رو تهیه نکردم فکر کنم برمیگرده به اعتماد به نفس کاذب ! 

به عماد میگم چرا قهوه نخریدی؟ میگه اگه بخاطر فال قهوه س که عمراااا بخرم ! خب بخاطر فانش میگم ! 

فکر کنم این همون شنبه ایی باشه که باز رژیم رو از نوع بگیرم :/ از ۶۲کیلو باز شدم ۶۸کیلو

ادامه مطلب
زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 215 تاريخ : چهارشنبه 19 دی 1397 ساعت: 18:08