حرف سر چیزه دیگه س !

ساخت وبلاگ

میگین گذشته رو نگردم , نمیگردم . اما وقتی آدم چیزی رونصفه نیمه میدونه دیگه آروم نیست . شک میوفته به جونش و امونش رو میبره . دلش میخواد بدونه تا بهش ثابت شه اشتباه میکنه همه چیز رو به راهه و اون شک هیچی نبوده . با شک نمیشه زندگی کرد . حداقلش اینه که من نمیتونم !

برام قسم خورد و قسمش برام کافیه . اهمیت این قضیه بخاطر اتفاقی نیست که تو گذشته افتاده یا نیافتاده بخاطر حرفیه که بهم زده و حالا بعد دوسال بهم میگن قضیه اونطور نبوده وبرعکس بوده ! من نباشم شما باشید باورتون رو چیکار میکنید ؟ اعتمادتون رو چی که حالا جاش رو شک گرفته . به کسی که تکیه کردین و خیالتون تخته یهو بگن  امن نیست چون ابهت دروغ گفته چیکار میکنید ؟  من نمی گم عماد دروغ گرفته اما اون جست و جوی شبانه م نه واسه وارسیه گذشته که واسه آرومی خیالم بود که عماد به من دروغ نمیگه . آدمها رو چیزهایی که علاقه دارن تعصب دارن غیرت دارن . انحصار طلبن . نمیخوان از دستش بدن !!


پ ن : منم قبول دارم گذشته تو گذشته جا مونده . منم قبول دارم آدمها عوض میشن . منم قبول دارم مهم االانه . منم قبول دارم نیازی نیست همه گذشته رو به طرفمون بگیم و ما حق نداریم گذشته دیگران رو وارسی کنیم اما  اگه میخواید چیزی رو از گذشته تون  به طرف مقابلتون نگید تمام و کمال پاکش کنید . نذارید نصفه نیمه بفهمه . شک آدم رو از پا درمیاره !

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 171 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 4:04