چطور میشه ؟

ساخت وبلاگ

من اونقدرها که باید قوی نیستم. قوی نیستم که در مقابل یه آدم رنجور شکست خوردم . من نتونستم اونو از رنج هاش بکشم بیرون. منم توی رنج غرق شدم ، منم شدم یه آدم رنجور. من مدتها تو تنهایی گریه کردم بعد پوستم کلفت شد بعد سخت شد بعد تلخ شدم عصبی شدم از کلمات آدم ها دنبال تفسیر گشتم . من از تظر موقعیت پیشرفت کردم اما این پیشرفتم از روی امید نبود از روی عصبانیت بود از روی باید دهنش رو ببندم باید روش رو کم کنم ... فانتزی هام رو یادم رفته گاهی که اشتباهی رؤیاها و تصورات سابق یادم میوفته غصه م میگیره من خیلی وقته رویا نساختم. رؤیای روزهای دور . من تا خرخره توی روزمرگی ام ....

چطور میشه آدم نذاره  بمیره؟ من فکر کنم دارم میمیرم! 

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 158 تاريخ : يکشنبه 21 آبان 1396 ساعت: 20:12