زخم

متن مرتبط با «بیخودی نخند به اشکام» در سایت زخم نوشته شده است

بهش میگن تاول شیری

  • یکی از خوبی هایی که رها داره اینه که شبا رو میخوابه. از اول خوابیده. از اولین روزی که به دنیا اومد خوابیده. اوایل خودم بیدارش میکردم بهش شیر میدادم تا یه موقع قندش نیوفته. آخه یادتون که هست ، من دیابت بارداری داشتم و دکتر بهم گفته بود باید اوایل خیلی حواسم به شیر رها باشه چون اون تو شکمم قند بیشتری دریافت کرده. اینجوری بود که بهش شیرخشک هم دادیم. چون من حتی یک قطره شیر هم نداشتم. باید بغلش میگرفتم شیر میدادم و اون اونقدر میمکید تا بلاخره شیر تولید شه . بغلم بود و داشتم فکر میکردم که احتمالا من اصلا شیر نداشته باشم و بچه م شیرخشکی شه که یهو شیر از گوشه ی دهنش ریخت بیرون چقدرررر حوشحال شدم و تازه مشکلات شیردهیم شروع شد. یکی از مجراهای شیری گرفت.تاول زد، شد تاول شیری.اولیل نمیدونستم اسمش تاول شیریه .همه بهم میگفتن شیر بده خوب میشی. درد جمع میشد تو سینه م بعد زیر بغلم بعد تمام قسمتهای سمت راست بدنم و هییییچ کمپرس سرد و گرمی اثر نداشت حتی دستم آرنجم پشتم همه جاای بدنم زق زق میکرد و من گریه میکردم و تاول شیری هر روز دردناک تر میشد و من هر روز و هربار از درد گریه میکردم.شیر جمع میشد پشت مجرا و من زجر میکشیدم .دوماه سخت گذشت. یه روز بلاخره توی سرچ ها فهمیدم این دردی که من دارم تاول شیریه و باید برم دکتر زنان .دکتر گفت احتمالا باید با سرنگ خالیش کنم اما بیا  دست نزنیم و هی شیر بده تا فشار شیر راه رو باز کنه. مادرشوهر دوستم گفت روش عسل و زرد چوبه و روغن زیتون بذار اون تاول رو میشکافه . چند شب همون رو گذاشتم و احساس میکردم هر روز داره پوست تاول نازک تر میشه و دردش بیشتر .تا اینکه یه روز حین شیر دادن تاول ترکید و خون زد بیرون  و راه شیر باز شد و من نجات پیدا کردم . A, ...ادامه مطلب

  • به صبح جمعه میماند^_^

  • صبح سه شنبه ایی که با اس ام اس واریز پول شروع شه صبح سه شنبه نیس که ،صبح جمعه س ^_^ , ...ادامه مطلب

  • بهار :)

  • یه پیرهن ساحلی سفارش دادم از اونا که بلند نخی ن . همون هایی که میشه لب ساحل پوشید و روی شن های نرم ساحل پا برهنه راه رفت . حالم خوبه وقتی بهش فکر میکنم .  برای سفره هفت سین ذوق دارم . که هسته نارنج سب, ...ادامه مطلب

  • اینجا بوی بهاره

  • باغبون باغچه ها رو بیل زد و عماد بید مجنون و درخت آلبالو خرید . عاشق بید مجنونم اونجا که  شاخه هاش توی نیمه شب تابستون زیر نور ماه میرقصن پاهام رو دراز کردم روی مبل .عماد خوابیده . صدای دور و گنگ تلو, ...ادامه مطلب

  • هرکی خواست رمز رو بهم پی ام بده تو بخش تماس با من :)

  • برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید , ...ادامه مطلب

  • حالم بهم میخوره

  • یکی از دلایلی که واسه ازدواج داشتم این بود که دلم میخواست یکی باشه هم دوره ی خودم . مثل خودم ریسک پذیر مثل خودم پر انرژی . کسی که من اگه جایی کم آوردم اون پشتم باشه اون همراهم باشه بگه آره تو میتونی آره میشه هرجا کمک خواستی من پشتتم من هستم رو من حساب کن . کسی که وقتی ناراحتم وقتی کم آوردم فارغ از تمام دنیا و نگاه هاش اون کنارم بایسته هیییییچی نگه تنها بزنه روی شونه م اونی که میزنه روی شونه ت بیش از هرکسی تو رو میفهمه .... الان که دارم تایپ میکنم دارم خشمم رو خالی میکنم تو کلمات کیبورد .... وقتی از نقشه هام و فکر هام حرف میزنم کمکی در کار نیس .... نمیشه و نمیتونی و سخته و .... حالم بهم میخوره از این کلمه ها ..... . اونروزی که سعی میکنی خودتو رو به دیگران ثابت کنی باختی ..... پ ن : من آدمی نیستم که با درد دل کردن خالی شم ..... میفهمم میخواین کمکم کنین ولی لطفا نیاین بگین بیا حرف بزنیم خالی شی .... من تا مشکلم حل نشه خالی نمیشم با حرف زدن , ...ادامه مطلب

  • خارج از گود چهارشنبه ( ادامه هنر زن بودن)

  • پیش از تو در من زنی زندگی میکرد که هر روز صبح تنهاییش را گره میزد به گیسووانش می آویخت به گردنش باقی را هم میریخت پای گلدان کوچکش پیش از تو در من زنی زندگی میکرداکنون ...همه تویی پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست تمامی داستان های روایت شده واقعیست عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است ,چهارشنبه,ادامه ...ادامه مطلب

  • خارج از گود ( دوشنبه یا چهارشنبه )

  • شاید خیلی هاتون من رو از وبلاگ " بانوی شرقی " بشناسید . یا از اویل "طعم گس خرمالو" که هنوز نصف پستها رو هیدن نکرده بودم ! شاید خیلی هاتون تو جریان زندگی من باشید از اون موقع که مجرد بودم ... خم و چم زندگی رو دیده باشید از روزهای گل و بلبلی تا این چالشهای اخیر.... بارها شده دوستان زیادی که وبلاگم ر,خارج,دوشنبه,چهارشنبه ...ادامه مطلب

  • دعوت به چالش " این من هستم"

  • پیش از تو در من زنی زندگی میکرد که هر روز صبح تنهاییش را گره میزد به گیسووانش می آویخت به گردنش باقی را هم میریخت پای گلدان کوچکشپیش از تو در من زنی زندگی میکرداکنون ...همه توییپ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیستتمامی داستان های روایت شده واقعیستعنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است , ...ادامه مطلب

  • هوا خوبه توام خوبی منم بهتر شدم انگار :)

  • هوا خنکه اما سرد نیست . من تکیه داده ام به نرده ها و منتظرم عماد برای ایمان بلیط بگیره . بلیط ِ ماشین برقی . مادرشوهرم میگه عماد برای همه بگیر . دیر وقته . وسط هفته اس. پارک خلوته . سوار ماشین برقی میشیم . هرپنج تامون . طولی نمیکشه که صدای خنده هامون, ...ادامه مطلب

  • شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردن است

  • هنوز چند دقیقه ایی تا نیمه شب مانده  عماد  دراز کشیده است روی مبل و من در فضای نیمه تاریک خانه فکر میکنم به زنگی به روزهای آتی به مسئولیتهایی که یکی پس از دیگری گذاشته میشود روی دوشم و واقعا در این بهبوهه همین چند واحد درسی امانم را بریده است . نعناع دم میکنم برای خودم و عماد مینشینم کنارش عماد هنوز, ...ادامه مطلب

  • بیخودی

  • بابت کارهای عقب افتاده نق میزنم و او درست مثل کودکی که مادرش بابت تکالیف عقب افتاده اش دعوایش کند ساکت و مظلوم به حرف هایم گوش میکند  نق میزنم و روی ً نُت چسبدار کارهای فردا و پس فردایش را مینویسم برایش میگویم بچسبانشان روی جایی از ماشین تا مدام ببینیشان  .میگوید چشم .سرش پایین است از بالای چشم هایش نگاهم میکند خنده ام میگیرد لبم که به لبخندی کج میشود میخندد و میگوید آشتی؟ اخمم وا میشود سرم را تکان میدهم و فکر میکنم حال زندگیمان خوب است بیخودی زندگی را تلخ میکنم .,بیخودی,بیخودی الملک,بیخودی پرسه زدیم,بیخودی بابک جهانبخش,بیخودی قهر کنی,بیخودی خندیدیم,بیخودی نخند به اشکام,بیخودی به انگلیسی,بیخودی حرص زدیم,بیخودی استرس دارم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها