زخم

متن مرتبط با «گاردین» در سایت زخم نوشته شده است

گارد

  • سردم شده است ، بخاری ماشین را بیشتر میکنم . نگاهم میچرخد تا صورت عماد ،عجیب توی فکر رفته است. دستم را میگذارم روی دستش ، همان که روی دنده است . میگویم:به چی فکر میکنی؟ نیم نگاهی به صورتم می اندازد و میگوید هیچی . و این "هیچی" از آن هیجی هاییست که هرچه اصرار کنم  فایده ایی ندارد. میگویم : میدونم بخاطر همون قضیه اس . نگاهش میچرخد سمتم : رفتی تو گارد . میخندم ،خند ه ام کوتاه و آرام است : میدونی که نرفتم خودت پشت رو نگاه کنی میبینی وسایلم رو آورده بودم که اگه با نظرم موافق نبودی همون کاری رو بکنم که تو میگی.نگاهش برمیگردی به پشت :پس چرا نگفتی. لبخند میزنم :الانم نگفتم که بگم باید اصرار میکردی ، منظورم اینه که نرفتم تو گارد. دستم را میگیرد با همان دستی که روی دنده بود : به تدبیرت احترام گذاشتم که اصرار نکردم . خودت میدونی تو دلم چه خبره ولی میدونم بی دلیل تصمیمی نمیگیری واسه همین اصرار نکردم  . سرم را تکیه میدهم به پشتی و فکر میکنم به تدبیر به گارد به زندگی ...,گارد جاویدان,گاردین,گاردنیا,گارداسیل,گارد ایران,گاردن گریل,گارد ملی آمریکا,گاردین فارسی,گارد ریاست جمهوری ایران,گارد ریاست جمهوری عراق ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها